اونی که میخواستی تو غبارا گم شد مرغی شد و پشت حصارا گم شد
اسم تو رو رو بال مرغا نوشت رو کنده ی سبز درختا نوشت
یه روز که بارون میومد بهش گفت یه روز دیگه رو موج دریا نوشت
دریا با موجاش اون رو از خودش روند مرغ هوا گم شد و اون رو گریوند
اونی که میخواستی تو غبارا گم شد مرغی شد و پشت حصارا گم شد
باد اومد و تو جنگلها قدم زد اسم تو رو از همه جا قلم زد
ببین جدایی چه به روزش آورد چه سرنوشتی که براش رقم زد
http://mahdihydari.javanblog.com
اسم تو رو رو بال مرغا نوشت رو کنده ی سبز درختا نوشت
یه روز که بارون میومد بهش گفت یه روز دیگه رو موج دریا نوشت
دریا با موجاش اون رو از خودش روند مرغ هوا گم شد و اون رو گریوند
اونی که میخواستی تو غبارا گم شد مرغی شد و پشت حصارا گم شد
باد اومد و تو جنگلها قدم زد اسم تو رو از همه جا قلم زد
ببین جدایی چه به روزش آورد چه سرنوشتی که براش رقم زد
http://mahdihydari.javanblog.com
۳ نظر:
ازت ممنونم كه اين كلام زيبا رو برامون گذاشتي...
حالا گوش دادن به صداي زيباي مرجان (كه اين شعر رو ميخونه)، لذت بيشتري داره...
خیلی خوب بود ممنون ازت که یادمون انداختی
خیلی قشنگ بود دستت درد نکنه
افشین تهران
ارسال یک نظر