یک دومین ثبت کنید و هاست رایگان بدهید

Reseller hosting

توضیحات:

ابتدا به سایت

www.persianregister.ir

مراجعه کنید و یک دومین یک ساله یا 5 ساله به نام خود ثبت کنید

توجه کنید که با دومین رایگان نمیتوان ثبت نام کرد

دومین یک ساله در حال حاضر 4270 تومان میباشد

این سایت مطمین بوده و ارزانترین تعرفه را ارایه می دهد
سپس به لینک عکس بالا مراجعه کنید
روی دکمه
signup
کلیک کنید و فرم مربوطه را پر نمایید
دومین شما در عرض 24 ساعت فعال شده و
DNS
مربوط به یوهاستینگ را در آن وارد نمایید.
به این ترتیب میتوانید یک سایت جهت ارایه فضای میزبانی رایگان داشته باشید.
هر گونه مشکل یا سوالی واستون پیش اومد ایمیل بزنید
hamid53214@gmail.com

به جامعه ايران مجازي بپيونديد----دنيايي جديد -----كشوري كه شما ميسازيد--- سياست اقتصاد جنگ

۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه

اس ام اس عاشقانه جملات زیبا

 
 
اگر کلمه دوستت دارم قيام عليه بندهاي ميان من و توست اگر کلمه دوستت دارم راضي کننده و تسکين دهنده قلب هاست اگر کلمه دوستت دارم پايان همه جدايي هاست اگر کلمه دوستت دارم نشانگر عشق راستين من به توست اگر کلمه دوستت دارم کليد زندان من و توست پس با تمام وجود فرياد ميزنم دوستت دارم
 
 
عشق اين است که تو با صداي من سخن بگويي و با چشمان من ببيني و هستي را با انگشتان من کشف کني
 
 
نمي دونم که چرا هر وقت به تو مي رسم ، نمي توانم از تو
بگويم. براي گفتنت واژه کم مي آورم. به هر حال ، بدان
که بيشتر از اين حرف ها و واژه ها برايم معنا مي دهي
 
 
من چه كنم خيال تو منو رها نمي كنه
اما دلت به وعده هاش يه كم وفا نمي كنه
من نديدم كسي رو كه مثل تو موندگار باشه
آدم خودش رو كه تو دل اينجوري جا نمي كنه
 
 
شبي به دست من از شوق سيب دادي تو
نگو كه چشم و دلم را فريب دادي تو
تو آشناي دل خسته ام نبودي  حيف
و درد را به دل اين غريب دادي تو.
 
 
تقديم به تو که : يادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانيت در تمام وجودم است عزيزم محبت را در پاکي نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معني کردم وبدان که زيباترين لحظه هايم در کنار تو بودن است
 
 
من منتظرت شدم ولي در نزدي
بر زخم دلم گل معطر نزدي
گفتي كه اگر شود مي آيم اما
مرد اين دل و آخرش به او سر نزدي
 
 
هر چه بر من گذشت حقم بود من از اين بيشتر سزاوارم تو گناهي نداري اي زيبا مرگ بر من كه دوستت دارم
 
 
هرگز انتظار ندارم مرا همانقدر دوست داشته باشي كه دوستت دارم. اين توقعي است غيرمنصفانه! من بايد عاشق تو باشم - در حد ممكن عشق, و آرزومند آن باشم كه مرا بخواهي - هرقدر كه مي خواهي
 
 
من به دو چيز عشق مي ورزم يكي تو و ديگري وجود تو. به دو چيزاعتقاد دارم يكي خدا وديگري تو من در اين دنيا دو چيز ميخواهم يكي تو وديگري خوشبختي تو. من اين دنيا را براي دو چيز ميخواهم يكي تو و ديگري براي با تو موندن
 
 
من دو بهانه براي زندگي دارم؛احساس و عشق.عشق رو براي بيان احساس و احساس رو واسه ي تقديم عشق به تو
 
 
مهرباني و صداقت تو درست به ظرافت گلبرگ هاي  يک گله نوشکفته است که براي يه پروانه خسته بهترين جاي رسيدن به آرامشه
 
 
عشق مثله يه قله کوه بلند مي مونه که هر کسي که يک قلب پاک و يک دنيا صداقت داشته باشه مي تونه فاتحش باشه
 
 
هجوم خواب ها پلک مرا از پا نمي انداخت؛چه شب هايي طلوعت را به جانم منتظر بودم
 
 
قسم به رويه ماه تو قسم به سرخيه لبات قسم به سبزيه چشات قسم به عشق پاک من قسم به قلب سرخ من قسم به جون و روحم قسم به قلب و آبرويم دوست دارم هميشه
 
 
آرزو دارم شبي عاشق شوي. آرزو دارم بفهمي درد را. تلخي برخوردهاي سرد را. مي رسد روزي که بي من لحظه ها را سر کني. مي رسد روزي که مرگ عشق را باور کني. مي رسد روزي که شبها در کنار عکس من نامه هاي کهنه ام را مو به مو از بر کني
 
 
نمي بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي .... بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي كه برايم شكستي .... .. بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي ..... نمي بخشمت .... بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي
 
 
حالا وقتي خورشيد غروب مي کنه ديگه دلم نمي گيره؛آخه مي دونم که طلوع دوبارش با نوره گرم قلبت همراهه و دوباره دست مهربونت رو روي سرم حس مي کنم
 
 
من يک قطره ام تو يک دريا؛من يک پرنده ام تو آواز؛من يک ابرم تو يک دريا؛من يک بهانم تو دليل پرواز
 
 
نسبت من به تو مثله آفتابگردان به خورشيده.آفتابگردان با نور خورشيد زندگي مي کنه و هميشه رو به تو هستش
 
 
گر مي خواي صد سال زندگي کني من مي خوام يه روز کمتر از صد سال زندگي کنم چون من هرگز نمي تونم بدون تو زنده باشم
 
 
چه زيباست نوشتن وقتي مي داني او مي خواند
چه زيباست سرودن وقتي مي داني او مي شنود
و چه زيباست جنون وقتي مي داني او مي بيند
 
 
چشمانت را براي زندگي مي خواهم اسمت را براي دلخوشي مي خوانم دلت را براي عاشقي مي خواهم صدايت را براي شادابي مي شنوم دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم عطرت را براي مستي مي بويم خيالت را براي پرواز مي خواهم و خودت را نيز براي پرستش
 
 
گفتي دوستت دارم . قلبم تندتر از هميشه تپيد لبخند زدم و باورت کردم با اينکه مي دانم لبها دروغ مي گويند . با صدايت مرا نوازش کردي تپش قلبت را حس کردم مهربان و پاک بود در اغوشت غرق محبت شدم به تو تکيه کردم و ارام شدم
 
 
عصري است غريب و آسمان دلگير است
افسوس براي دل سپردن دير است
هر بار بهانه اي گرفتيم و گذشت
عيب از من و توست ، عشق بي تقصير است
 
 
امروز صبح وقتي خدا پنجره آسمون رو باز کرد ازم پرسيد چه آرزويي داري؟
گفتم:خدايا مواظب کسي که اين اس ام اس رو مي خونه باش چون خيلي برام عزيزه
 
 
ده شاخه گل برات مي فرستم نه تا طبيعي يک دونه مصنوعي و باهاش يک کارت مي فرستم روي اون مي نويسم تا وقتي که آخرين گل پژمرده بشه دوست دارم
 
 
شبيه شمع كه خيلي نجيب ميسوزد دلم براي تو گاهي عجيب ميسوزد دلم براي دل ساده ام كه خواهد خورد دوباره مثل هميشه فريب ميسوزد نشسته اي به اميد كه؟ گـُر بگير اي عشق هميشه آتش تو بي لهيب ميسوزد تو اشتباه نكردي گناه آدم بود اگر هنوز بشر پاي سيب ميسوزد من آشناي تو بودم ولي ندانستم غريبه ها دلشان هم غريب ميسوزد براي من فقط اين دل ز عشق جا مانده است كه با نگاه شما عن قريب ميسوزد
 
 
خدايا گر تو درد عاشقي مي کشيدي؛تو هم زهر جدايي را به تلخي مي چشيدي؛تو هم چون من به مرگ آرزوها مي رسيدي؛پشيمون مي شدي از اين که عشق رو آفريدي
 
 
ديروز که فرياد زدي دوست دارم گفتم نمي شنوم .امروز که به آرامي گفتي ديگه دوست ندارم گفتم هيس چرا داد مي زني!!!
 
 
اگر كسي ديوونت بود تو عاشقش باش…اگر عاشقت باشه تو دوستش داشته باش…اگر دوستت داشته باشه بهش علاقه نشون بده…اگر بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن…اينطوري وقتي هميشه يك پله ازش عقب باشي اگر يه وقت خسته شد و يك پله جا موند تازه ميشين مثل هم
 
 
در آغوشم بودي! قطره اشکي بر گونه ات لغزيد خواستم با انگشتانم آن قطره اشک را پاک کنم اما...! اما، آن قطره اشک براي انگشتانم آشنا بود ... آشنا بود...؟ يادم آمد....! آن هنگام که خداوند تو را مي آفريد خاک تو را با اشکهاي من سرشت، راستي به گونه هاي خيس من نگاه کن، اشکهاي من براي انگشتان تو آشنا نيست! زندگي مسابقه نيست زندگي يک سفر است و در آن مسافري باش که در هر گامش ترنم خوش لحظه هاست
 
 
بي تو نه کاره جهان لنگ مي شه ؛ نه بين زمين و آسمون جنگ مي شه ؛اما دل من براي تو تنگ مي شه
 
 
کاش در صفحه ي شطرنج دلت شاه عشق بودم و با کيش رخت مات مي شدم زندگي بازي شطرنجي نيست که در آن با کيش کسي مات شوي زندگي تک تک اين ثانيه هاست که در آن نقش تو پيداست
 
 
توي سرماي زمستون اونکه مي مرد بي تو کي بود ؟ اونکه مي نشست توي کوچه غصه مي خورد بي تو کي بود؟ اوني که به ياد چشمات شعر عاشقونه مي گفت گريه مي کرد و با هق هق واسه تو ترونه مي گفت بگو کي بود که مي لرزي
 
 
تو را مي خواستم تا در جواني
نميرم از غم بي هم زباني
غم بي هم زباني سوخت جانم
چه مي خواهم دگر زين زندگاني؟
 
 
اگه روزي فهميدي 1000 نفر دوستت دارن بدون اوليش منم اگه يه روز فهميدي 100 نفر دوستت دارن بدون اوليش منم اگه يه روز ديدي 10 نفر دوستت دارن بازم اوليش منم اگه ديدي 1 نفر دوستت داره بدون اون منم اگه يه روز ديدي کسي دوست نداره بدون من مردم
 
 
روزي لپ يار کردم بوس؛گفت هم بي ادبي هم لوس؛گفتم گناهم چيست که کردم بوسي؛گفت لب رو ول کردي لپ رو مي بوسي
 
 
وقتي با تو آشنا شدم؛درخت مهربانيت آنقدر بلند بود که هرچه بالا رفتم آخرش را نديدم. معجون زيبايت آنقدر شيرين بود که هر چه نوشيدم نتوانستم تمامش کنم. و درياي عشقت آنقدر وسيع بود که هرچه شنا کردم نتوانستم آخرش را ببينم و سرانجام در آن غرق شدم.
 
 
به من گفت : يادته گفتم تو تك ستاره آسمونه قلبه مني ؟ شرمنده ، اون شب هوا ابري بود ، چيزي معلوم نبود ، ولي امشب هوا صافه و پر از ستاره ...
 
 
هيچ چيز سختر از انتظار نيست ، آن هم انتظار براي لحظه اي که يک آشنا صدايت کند و به تو بفهماند که دوستت دارد ، اما هر چقدر هم که انتظار سخت باشد به آن لحظه ي زيبا مي ارزد ، پس انتظار مي کشم تا آن لحظه ي زيبا نصيبم شود ...
 
 
کاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گام ها تقسيم کرد ، کاش مي شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهيم کرد ، کاش مي شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد ، کاش مي شد با پري از برگ ياس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد ...
 
 
گلم : ميبيني هنوز همانم ، همان قدر عاشق ، همان قدر بي دل ، هر روز که ميگذرد نگاهت عاشقترم ميکند و لبخندت شيفته ترم ، خدا ميداند که چقدر به خاطر نبودنت گريه ميکنم ...
 
 
آخرين تکه قلبم را به پروانه اي دادم که رنگ پرهايش سوي ديدن را از من گرفت ، به او دادم چون از تمامي چيزهاي دور و برم پاکتر بود ، حتي آبي تر از حوض آبي خونه ي تنهاييم ...
 
 
خدايا کمکم کن تا عاشقانه ترين نگاهها را در چشمانش بريزم ، خدايا کمکم کن تا در بعد عشق او بهترين و شيرين ترين باشم ، به من کمک کن تا سرودن عشق را به هنگام طلوع آفتاب هر بام بر لبانش جاري سازم و راز عشق را در گوشش سر دهم ، خداوندا او را نگه دار که من به عشق او زنده ام ...
 
 
برايت آسماني خواهم کشيد
پر از ستاره هاي هميشه نوراني
تو در کنار من روي ابرها
 من غرق آنهمه مهرباني
 
 
مي خوام شکايت بکنم از تو به چشماي خودم      که از روي ديونگي بيخودي عاشقت شدم
 
 
دوستت دارم چون تنها ترين فکر تنهايي مني.دوستت دارم چون زيباترين لحظات زندگي مني.دوستت دارم چون زيباترين روياي خواب مني.دوستت دارم چون زيباترين خاطرات مني.دوستت دارم چون به يک نگاه،عشق مني...
 
 
حتما لذت مي بري از شکنجه کسي که به جرم ديوانگي تقاص جنونش را به بدترين وجه ممکن پس مي دهد و آن چيزي جز بي تو بودن نيست
 
 
من چون ديوانه ي تو هستم خطرناکم يعني ممکن است دست به کار هايي بزنم که دور از خلق آدميزاد است
 
 
عشق من تنفست مي کنم با همه ي شکنجه هايي که برايم اگر عاشق باشم طعم شهد ترين زهر دنيا را دارد مثل شوکراني که سقراط نوشيد و من هم با عشق سر مي کشم
 
 
عشق گفتم:تا تورو دارم تنها نيستم منو تنها گذاشت و رفت... به احساس گفتم: تا تورو دارم تنها نيستم منو تنها گذاشت و رفت... به وفا گفتم:تا تورو دارم تنها نيستم اونم منو تنها گذاشت و رفت... ولي وقتي به تنهايي گفتم:تا تورو دارم تنها نيستم موند و هم دم
 
 
در راه رسيدن به تو گيرم که بميرم اصلا به تو افتاد مسيرم که بميرم يک قطره ي آبم که در انديشه دريا افتادم و بايد بپذيرم که بميرم يا چشم بپوش از من و از خويش برانم
 
 
وقتي عشقت تنهات گذاشت نگران خودت نباش که بعد از اون چکار کني شرمنده ي دلت باش که بهت اطمينان کرد
 
 
دلم رفت و دگر جاني نمانده به ابر ديده باراني نمانده ببين اين حال و احوال خرابم بجز درد و پريشاني نمانده
 
 
اگر دلت سنگي ست نرم نمي کنم فرهاد بودن شيرين تر است
 
 
اگه يه نگاه به زير پات بندازي منو مي بيني ولي بهتره يه نگاه به قلبم بندازي اونوقت مي بيني که براي هميشه تو قلبم جا داري
 
 
هر دو خوب ميدانيم ... خوب مي فهميم و از راز دل هم خبر داريم ... چه احتياجي به سخن گفتن است؟! ... حرف زدن چه لزومي دارد؟! ... دستهاي حلقه شده در هم ما ... لبخند شيرين ما ... خود گوياي مكنونات قلبي ما هستند ... ما بدون آنكه حرفي بزنيم ...
 
 
متين ترين کلمه عشق است . جذاب ترين کلمه آشنايي است. پاک ترين کلمه وجدان است. تلخترين کلمه جدايي است. زشت ترين کلمه خيانت است. سخت ترين کلمه تنهايي است. بدترين کلمه بي وفايي است. بهترين كلمه تويي
 
 
مي خواستم اسمتو تو قلبم حك كنم ولي نكردم. مي دوني چرا؟
آخه ترسيدم ضربان قلبم موقع خواب اذيتت كنه
 
 
من همون ماهي کوچوله دل توام مراقب باش دلت نشکنه من ميميرم
 
 
تو سيب سرخ کدامين بهشت گم شده اي  که باز با تو مي شکند توبه آدم
 
 
پاييز را دوست دارم چون فصل غم است غم را دوست دارم چون گريه دل است دل را دوست دارم چون عشق را به من آموخت عشق را دوست دارم چون تو را دوست دارم چون تو را دوست دارم
 

هیچ نظری موجود نیست: