توی جاده به یه تابلو رسیدم که روش نوشته بود : دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل! از ته دلم دوستت دارم بی هیچ دلیل !
هرچی عشقه با نگینش ، هرچی خوبه بهترینش ، آسمونا با زمینش همشون فدای تو
هرگز چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان نکن !
فرستنده : هنگامه
واست شب اس ام اس زدم که بگم : دنیام تاریکه مثل شب ، تنهام مثل ماه ، کوچیکم مثل ستاره ؛ اما دوستت دارم اندازه آسمونی که اندازه نداره...
فرستنده : حمید از لامرد
روزم خوش است چرا که برای تو می خوانم ، شبم خوش است چرا که برای من می خوانی. روزگارم خوش نیست چرا که با هم نمی خوانیم...
فرستنده : لیلا از تهران
اداره برق از دستتون خیلی گله داره آخه برق چشماتون دل همه رو برده !
تو پارکینگ خاطراتم چشماتو پارک کردم بعدش دلتو پنچر کردم تا از دلم نری!
در پاسخ نامه ام گل یخ دادی هربار مرا وعده دوزخ دادی یک بار برو کلاس خیاطی عشق شاید که خدا کرد و به ما نخ دادی
خیال می کردی قلب من تاب شکستن نداره منتظری بازم دلم پیش دلت کم بیاره مرام من تو عاشقی یکدلی و صداقته وقتی میگم نوکرتم این آخر رفاقته
فرستنده : پوریا از داراب
فرستنده : 091796220
منتظر لحظه دیدار تو هستم سهل است بگویم که گرفتار تو هستم ای عشق تو رفتی و مرا ساده شکستی من در پی این حادثه غمخوار تو هستم هرچند که دور از منی و من ز تو دورم بر جان تو سوگند که دوستدار تو هستم
سیل دریا دیده هرگز بر نمی گردد به جوی نیست ممکن هرکه عاشق شد دگر عاقل شود
فرستنده : امان برخوردار از اصفهان
در آغاز آفرینش یکروز دروغ و حقیقت رفتند کنار رودخانه ، دروغ گفت : بیا شنا کنیم و حقیقت ساده دل قبول کرد؛ امام تا لباس هایش را در آورد و در آب رفت ، دروغ لباس او را دزدید و رفت... از آن به بعد حقیقت بیچاره عریان ماند و مردم دروغ را با لباس حقیقت دیدند...!!!
فرستنده : 091730985
میدونی چرا غروب سرخه؟ چون خورشید می بینه من و تو همدیگرو دوست داریم آتیش میگیره!
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند
فرستنده : جواد از ارومیه
من از این فاصله ها، فاصله ها دلگیرم. بی تو اینجا چه غریبانه می میرم. دیر سالیست که می خواهم از اینجا بروم، ولی انگار که با قلب زمین زنجیرم. مثل این است که من با همه هق هق خود، روی سجاده احسان تو جان می گیرم.
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد
فرستنده : عسل از بشاگرد
اگه یه روز یه پیرمرد ریش سفید اومد تورو انداخت تو کیسه ناراحت نشو؛ اون بابا نوئله خوب شاید یکی تورو آرزو کرده باشه!!
دوستان خوب مثل ستاره های آسمون هستن؛ حتی اگه نبینیشون خیالت راحته که سر جاشون هستن!!
فرستنده : سارا از شیراز
آنکه چشمان تو را اینهمه زیبا می کرد کاش از روز ازل فکر دل ما میکرد یا نمیداد به تو اینهمه زیبایی را یا مرا در غم عشق تو شکیبا میکرد !
فرستنده : حمید از نی ریز
وسعت دنیای هرکس به اندازه وسعت اندیشه اوست !!
فرستنده : 091334629
بدو بدو رو پشت بوم یه بوسه دادم به باد مخصوص تو بگیرش!!
فرستنده : علی از نی ریز
افسوس آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی می کنیم ؛ آهن زمان که دوستمان دارند لجبازی می کنیم و بعد برای آنچه از دست رفته آه می کشیم...
فرستنده : محمد کاکویی
دنیا سه اصل دارد : 1) خاطرات 2) غم 3) عشق . با اولی زندگی کن و دومی را بخاطر سومی تحمل کن.
فرستنده : موسی از بندر کنگان
آرزویم این است : نتراود اشک از چشم تو هرگز... مگر از شوق زیاد. نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز ، و به اندازه هر روز تو عاشق باشی ، عاشق آنکه تورا میخواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد و تورا دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد.
یه تریلی ارادت داریم خدمت شما... خالیش کن تریلی بعدی تو راهه !!!
فرستنده : لیلی از اصفهان
بی تو نه کار دنیا لنگ میشه نه بین آسمون و زمین جنگ میشه ؛ نه کوه آب میشه نه آب سنگ میشه ؛ اما من خیلی دلم برات تنگ میشه...
فرستنده : 091716695
سعی کن تنها باشی زیرا تنها به دنیا آمدی و تنها از دنیا خواهی رفت.
بگذار عظمت عشق را درک نکنی زیرا آنقدر عظیم است که تورا نابود خواهد کرد.
فرستنده : firewall
از کنج لبات بوسه ای چون قند گرفتم از قند لبات من مرض قند گرفتم!!!
فرستنده : مهدی از نی ریز
فرستنده : 091276757
از لابلای مریم های خفته با فانوسی کمسو راهی به سویت می جویم و تو نیستی ، نیستی که ببینی امشب آسمان چقدر زیباست، اما من این آسمان را دوست ندارم!
فرستنده : 091552861
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر