عشق را دوست دارم نه در قفس
بوسه را دوست دارم نه در هوس
تورادوست دارم تا آخرين نفس
بوسه را دوست دارم نه در هوس
تورادوست دارم تا آخرين نفس
اي كاش آشنائيها نبود يا به دنبالش جدائي ها نبود
يا مرا با او نمي كردي آشنا يا مرا از او نمي كردي جدا
يا مرا با او نمي كردي آشنا يا مرا از او نمي كردي جدا
روي دريچه ي قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بي سوادم
عشق آمد و گفت من بي سوادم
عشقي كه با پر مرغي بدست آيد با ساقه ي كاهي از دست مي رود
امام صادق (ع)
امام صادق (ع)
مي رسد روزي كه بي من روزها رو سر كني
مي رسد روزي كه مرگ رو باور كني
مي رسد كه تنها در كنار قبر من شعر هاي كهنه ام رامو به مو از بر كني
مي رسد روزي كه مرگ رو باور كني
مي رسد كه تنها در كنار قبر من شعر هاي كهنه ام رامو به مو از بر كني
هرگز نمي گيرد كسي در قلب من جاي تو را
هرگز نديدم بر لبي لبخند زيباي تو را
خورشيد عشق تو هنوز سوزد مرا سر تا زپاي
در كوي راه زندگي روشن كند راه مرا
هرگز نديدم بر لبي لبخند زيباي تو را
خورشيد عشق تو هنوز سوزد مرا سر تا زپاي
در كوي راه زندگي روشن كند راه مرا
اگر رفتم تو يادم کن. اگر مردم تو خاکم کن. اگر ماندم در اين دنيا، به مهر خود تو شادم کن
خدايا او را كه در تنها ترين تنهاييم تنهاي تنهايم گذاشت در تنها ترين تنهاييش تنهاي تنهايش نگذار...
آنگاه كه با دستانت واژه عشق را بر قلبم نوشتي سواد نداشتم اما به دستانت اعتماد داشتم حال سواد دارم اما ديگر به چشمان خود اعتماد ندارم...
آفتاب را به تو نمي دهم
تا خرده خرده بشكافي اش
و از آن هزار ستاره بسازي
تا خرده خرده بشكافي اش
و از آن هزار ستاره بسازي
در همه جاي اين زمين همنفسم كسي نبود زمين ديار غربت است از اين ديار خسته ام.
روزگاري يك تبسم يك نگاه بهتر از گرماي صدآغوش بود اين زمان بر هر كه دل بستم وليك آتش آغوش او خاموش بود
عشق حيات عاشق را تشكيل ميدهد والا معشوق تنها بهانه است
عشق مطبوع ترين بخش زندگي است وازدواج فاني كننده ي آن است
عشق تنها مرضي است كه بيمار از آن لذت ميبرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر